تیل تیلی
چند وقتی است که تیله هام شدن عروسکم و حتی شبا میگیرم تو دستم و میخوابم چند شب پیش که داشتم بازی میکردم یهو حالت استفراغ بهم دست داد وقتی رفتم دستشویی به مامانم گفتم تیله رو خوردم مامان هم ترسیده بود و احتمال میداد حالت استفراغ بدلیل قورت دادن تیله باشه تمام خونه رو هم گشتن و تیله نارنجی پیدا نبود منم با گریه میگفتم تو شکممه بیرونش بیار تو همین حین افتادم و مامان هم روغن زد منم که عمرا روغن بخورم حاضر شدن یه قورت گنده روغن زیتون بخورم تا بالاخره تیله زیر مبل پیداش شد منم کوتاه نمی اومدم و میگفتم تیله از شکمم اومد بیرون دیگه کلی بخیر گذشت سه شنبه اولین کلاس مجسمه سازی بود و من یه مورچه ساختم دیگه اینکه اینروزا خودن نقاشی میکشم...
نویسنده :
مهرسا
15:42